0

0
0
در کشور ما رسم بر این است که قبل از ازدواج، بصورتی فرمالیته هم که شده، خانواده های عروس و داماد در مورد دختر و پسر خانواده مقابل تحقیق کنند. محل کار، درب و همسایه، فک و فامیل و هر کسی که مرجع و گواهی بر صحت و سلامت اخلاق و رفتار زوج باشند مورد پرس و جو قرار می گیرند. حال چقدر پاسخ های داده شده درست و بجا هستند خود جای بسی بحث و گفتگو دارد.
– دوما در کنار اصول و ضوابط صحیح نحوه تحقیق، آیا کاربرد تحقیق انجام شده براستی گویای سلامت عروس و داماد است؟
آیا واقعا تاریخچه تمامی دختران و پسران و زنان و مردان تحقیق شده ای که موفق به ازدواج شده اند نشانگر این بوده که افرادی سالم و خوش خلق بوده اند؟
آیا این امکان وجود ندارد که عروس و داماد آینده و حتی خانواده های آنان عمدی و سهوی بسیاری از مسائل مهم را وارونه و یا اغراق آمیز جلوه داده و یا کلا پنهان کرده باشند؟
آیا تحقیقات مرسوم توانایی نمایان کردن عیب های غیر قابل اغماض و چشم پوشی را دارند؟
آیا تحقیقات اینگونه میتوانند به کُنه خصائص خوب و بد عروس و داماد رسیده و آنها را آشکار کنند؟
مسلما نه.
در واقعیت امر، تحقیقات مرسومِ قبل از عروسی آنقدر غیر کاربردی و بی معنی اند که جز عملی فرمالیته هیچ جنبه مفید دیگری در موفقیت یک ازدواج ندارند. چه هزاران هزار نمونه مرد و زنی که در تحقیقاتِ محل کار و همسایه و دانشگاه تحصیلی، افرادی سالم و خوش خلق معرفی شده اند اما از اخلاق خوش کوچکترین بهره و شعوری نبرده اند. چه هزاران هزار بیماران شخصیتی ای که توانسته اند با ظاهری پیچیده، اجتماعی که از دور به آنها مینگریسته را فریب دهند و عصبی بودن خود را کاملا پنهان سازند. این افراد همان هرزه زبان های فحاش و بی مبالاتند که ادب و نزاکتی بی مثال در اجتماع بیرون دارند. این افراد تهمت زن و دهن بینند.
این افراد دست زدن و شکستن دارند و با همسر آنچه که رعایت نمیکنند حیا و حرمتی واقعی و بدون قید و شرط است. این افراد تمام آنچه هستند که میگویند نیستند و بالعکس. اما اجتماع آنها از این خصوصیات زشتشان بی خبر است. اجتماع، این افراد را افرادی مقید، محترم و فداکار می بیند که برای محبت همواره دستی پیش و برای حرمت و حیا زبانی شیرین و دلپسب دارند.
اما بحث این مقاله بسیار مهمتر از پرداختن به رسمی بی معنی و ناکاراست. سخن این مقاله پرداختن به اصلاح نسلی بدون مرض های روحی و روانی و ناکامی ناشی از آن در آینده است که بتواند خود بوجود آورنده نسلهایی سالم، پویا و کوشا باشد. هدف این مقاله بررسی و استفاده ای دوباره از رسمی قدیمی اما متداول است.
در زمان های قدیم و حتی اکنون در خانواده های مدرن و امروزی، وقتی پسری رفتاری نامتعارف و عصبی داشته باشد بسوی زن گرفتن سوق داده می شود. زنش میدادند و می دهند چون باور داشتند که با رفتن بسر زندگی خود اصلاح می شود. در مورد دخترها هم وضع بهتر از این نبود. دختر را شوهر می دادند و خیالشان راحت بود که دیگر شوهر دارد و شوهرش هرطور لازم بداند رفتار خواهد کرد. طبیعتا، آن پسر بیمار نه تنها بهتر نمی شد که بلا و ستمی می شد بجان دختری بدبخت و بیچاره که تا عمر داشت می باید تحت ظلم و ستم و رفتار روانی آن پسر میسوخت و می ساخت. دختر بیمار نیز مصیبتی یکسان با پسر بیمار بود در زندگی شوهری که در کنار کار و معاش بیرون می باید زحمت هزار مرض و معلولیت جسمی و ذهنی همسر را بدوش می کشید.
0
0
0
0
0
0
0
تعداد صفحات : 3